حلقهی دوم مهدویت به تبیین جایگاه امام معصوم علیهالسّلام در هندسهی معرفت دینی اختصاص دارد.
در گام نخست، امام علیهالسّلام بهعنوان خلیفهی معصوم خدا معرفی شده که شناخت و تسلیم در برابر او، هم طریقیت دارد و هم موضوعیت. طریقیت دارد چون گوش سپردن به رهنمودهای وی، راه تحصیل رضای الهی را بازتاب میدهد و موضوعیت دارد چون همین اعتقاد به وی و پیروی از شخص وی، بهعنوان یکی از مهمترین ارکان باورمندی به خداوند شناخته شده است؛ لذا اعتقاد به چهارده معصوم در نظام بندگی خدا نقشی بیبدیل دارد که گوشهای از آن در آینهی زیارت شریف جامعهی کبیره انعکاس یافته است. با این توجه و بر اساس ادلهی متقن میتوان به این نتیجه رسید که اگر فردی آگاهانه به انکار امامت روآورد، بیتردید به ورطهی کفر و شرک درغلتیدهاست. معرفت به اشخاص و مقامات چهارده معصوم علیهمالسّلام ثمرهی شیرین محبت به آن بزرگواران را دربردارد که از بارزترین مصادیق حبّ فی الله میباشد؛ و لذا روح ایمان و محکمترین دستاویز آن به شمار میآید.
در نقطهی مقابل، تبری از دشمنان ایشان نیز نقشی حیاتی در ایمان انسان دارد و با معیار ذکر شده، تبری نیز در دینداری، هم طریقیت و هم موضوعیت خواهد داشت و لعن بر دشمنان اهلبیت علیهمالسّلام همانند درود فرستادن بر موالیّ معصوم علیهمالسّلام یک عبادت بهحسابمیآید.
در پایان این حلقه، یکی از قلههای معرفت امام علیهالسّلام به تصویر کشیده شده که با عنوان «معیارْ بودن آن بزرگواران برای حق و باطل» طرح میشود؛ بهگونهای که رضا و سخط خداوند در رضا و سخط آنان نهفته است.