در این حلقه، مباحث مربوط به دعا برای وجود مقدس امام عصر علیهالسّلام آغاز میشود. در گام نخست و در حلقهی دوازدهم، نویسنده به مباحث کلی دربارهی دعا پرداخته است.
نخست مفهوم دقیق عبادت(نهایت خضوع و تذلل) را مورد کاوش قرار داده و برطبق آیات و روایات، دعا را از بارزترین مصادیق عبادت دانسته است. بندهای که سررشتهی همهی امور را به دست خدا میداند و هیچچیز و هیچکس را مستقل از وی نمیشناسد، هنگام خواندن خدا بهترین عبادات را به منصهی ظهور رسانده است. اهمیت دعا بهعنوان مغز و لب عبادت تا آنجاست که حتی بر قرائت قرآن نیز برتری دارد و ترک آن، معصیت بهحساب میآید. به همین خاطر، در هر حالی(چه گشایش و تنگنا) و در مورد هر خواسته و کاری(حتی امور کوچک و بهظاهر پیشپاافتاده) باید با دعا به خداوند توجه داشت و عنایت الهی را اینگونه برای خود خرید.
البته اهل دعا بودن، برکات جالب توجهی دارد که نویسنده در هفت عنوان بدان پرداخته است. از جملهی آنها میتوان به: «سرازیر شدن روزی»، «شفای دردها» و «دفع بلایای تقدیر شده و تقدیر ناشده» اشاره کرد که هریک توضیحات مبسوط و مخصوص به خود را داراست.
در قسمتی دیگر، نویسنده نتیجهی اصلی دعا را اجابت الهی دانسته، ولی با الهام از روایات معصومین علیهمالسّلام، اجابت را به دو نوع مثبت و منفی تقسیم کرده و دربارهی هریک توضیحاتی داده است. اجابت مثبت پنج تجلی دارد که یکبهیک در روایات موردبحث قرار گرفته و اجابت منفی در حالتی است که با وجود اجابت دعای فرد، او از رحمت خداوند به دور است و خداوند از شنیدهشدن صدای دعای او ابا دارد.
در گام بعدی، نویسنده به بررسی شرایط اجابت دعا پرداخته. باوجودآنکه خداوند به دعاگویان وعدهی اجابت داده است؛ اما درعینحال، شرایطی و نیز موانعی را برای تحقق وعدهی خود بیان نموده. مواردی چون «معرفت صحیح به خدا و اولیای خدا»، «به گردن نداشتن حقالناس»، «اهل تقوی و رعایت حدود الهی بودن»، «داشتن قلب و زبانی پاک از آلایشها»، «ترکنکردن امربهمعروف و نهیازمنکر» و «اهل شراب و قمار و آلات موسیقی نبودن» ازاینقبیل هستند که برقراریشان شرط اجابت دعاست و در غیر این صورت، راه اجابت دعا را سد میکنند.
در بخش پایانی کتاب، نویسنده بر اساس روایات، گروههایی را برشمرده که دعای مستجاب دارند: دعای پدر و مادر، دعای حج و عمرهگزار، دعای فرد بیمار، دعای فقیر مؤمن و دعای مظلوم از این جملهاند.