حلقهی چهارم مباحث اعتقادی، به طور خاص بر کاوش از معنای دقیق «توحید» متمرکز شده است.
در بخش نخست این مکتوب، به دو نتیجهی اساسی نفی تشبیه خداوند متعال پرداخته شده که عبارتاند از: «تصورناپذیری» و «توصیفناپذیری» خداوند متعال. طرح این بحث، سؤالی را پیش میآورد که «آیا اعتقاد به یگانگی خداوند، مستلزم توهم نمودن وی نیست؟» این سؤال آنجا جدیتر میشود که برخی احادیث با چنین مضامینی مطرح شده و بعضاً مورد سوءاستفادهی طرفداران علوم بشری قرار گرفته است. در این قسمت پاسخ به پرسش مذکور مطرح گردیده و مقصود صحیح از روایاتی که عنوان «توهم» را در بحث توحید طرح نمودهاند، ارائه گردیده است.
بحث مهم دیگری که در اینجا مطرح است، پرداختن به دوگانهی «اشتراک لفظی یا اشتراک معنوی» است. در ضمن مباحث، با تحلیل مبسوط روشن میگردد که مبنای معارف اهلبیت علیهمالسّلام در استعمال الفاظ در مورد خداوند، از هیچیک از این دو الگوی بشری تبعیت نمیکند.
در قسمت دیگر دربارهی معنای لغوی توحید بحث شده و با اتکا به فرمایش ظریف امیرمؤمنان علیهالسّلام در جنگ جمل، دو معنای صحیح و دو معنای نادرست توحید مورد بحثوبررسی قرار گرفته است. به دنبال این بحث، سورهی مبارکهی توحید بهعنوان تجلی بارز معارفی در این عرصه معرفی شده و با اتکا به فرمایشهای اهلبیت علیهالسّلام تشریح و تفسیر شده است.
در پایان، سخن از فطری بودن توحید به میان آمده که بحثهایی پیرامون «میثاق عالم ذر» و «مفطور بودن انسانها بر معرفت خدا و رسول و امام علیهالسّلام» را پیش کشیده و تکملهای بر مباحث فطرت در حلقهی سوم بهحساب میآید.